English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6420 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
message source U منشاء پیام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
root of title U منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
origin U منشاء
paternity U منشاء
origins U منشاء
fountain U منشاء
provenance U منشاء
parent U منشاء
source U منشاء
fountains U منشاء
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
fatherhood U منشاء اصل
cause of claim U منشاء دعوی
data origination U سر منشاء داده ها
source U منبع منشاء
root of title U منشاء مالکیت
germ U ریشه منشاء
parent U والدین منشاء
germs U ریشه منشاء
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
gastrogenic U دارای منشاء معدی
grass roots U اجتماع محلی منشاء
phytogenic U دارای منشاء گیاهی
gastrogenous U دارای منشاء معدی
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
logos U اصل یا منشاء عقل عالم وجود
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
cunclude U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
diachrony U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
erastianism U سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
owenism U اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
irredentism U نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
message U پیام
i signal U پیام ای
mssg U پیام
signalled U پیام
signal U پیام
messages U پیام
signaled U پیام
plaindress U پیام کشف
meteorological message U پیام هواسنجی
code message U پیام رمز
plain text U پیام کشف
communicator U پیام دهنده
monochrome signal U پیام تکرنگ
maydays U پیام اضطراری
brightness signal U پیام روشنایی
cryptogram U پیام پنهانی
clear text U پیام کشف
sender U فرستنده پیام
senders U فرستنده پیام
color burst pedestal U پایه پیام
burst pedestal U پایه پیام
mayday U پیام اضطراری
blanking signal U پیام خاموشی
message switching U پیام گزینی
heliogram U پیام افتابی
general message U پیام عمومی
ending U خاتمه پیام
endings U خاتمه پیام
dummy message U پیام فریبنده
fox message U پیام دوباره
flash message U پیام انی
dummy message U پیام دروغی
ems dispatch U پیام امس
transmissions U ارسال پیام
encode U کد کردن پیام
encodes U کد کردن پیام
transmission U ارسال پیام
end of massage U انتهای پیام
error message U پیام خطانما
immediate message U پیام فوری
drafter U منشی پیام
message source U منبع پیام
message retrieval U بازیابی پیام
message retrieval U استخراج پیام
message queuing U صف بندی پیام
diagnostic massage U پیام تشخیصی
message heading U عنوان پیام
message feedback U بازخورد پیام
message center U مرکز پیام
message book U دفتر پیام
basegram U پیام از ساحل
buries U کد کردن پیام
bury U کد کردن پیام
burying U کد کردن پیام
intelligence signal U پیام خبری
drafter U نویسنده پیام
end of message U انتهای پیام
video signal U پیام ویدئو
radiotelegram U پیام تلگرافی
privacy U استقلال پیام
to send a message U پیام فرستادن
bodies U متن پیام
routine message U پیام عادی
telephone message U پیام تلفنی
beginning of message U شروع پیام
signal center U مرکز پیام
wilco U پیام را فهمیدم
start of message U اغاز پیام
heading U سرلوحه پیام
procedure message U پیام عادی
body U متن پیام
signal generator U پیام ساز
procedure message U پیام معمولی
q signal U پیام کیو
headings U سرلوحه پیام
signal tracing U ردگیری پیام
som U اغاز پیام
g y signal U پیام روشنایی جی ایگرگ
originator U صادر کننده پیام
signal to noise ratio U نسبت پیام به همهمه
flash message U پیام برق اسا
address U نشانی گیرنده پیام
time of origin U زمان ارسال پیام
despatched U عزیمت فرستادن پیام
addresses U نشانی گیرنده پیام
addressed U نشانی گیرنده پیام
originator U اقدام کننده پیام
classification U طبقه بندی پیام
som U شروع پیام essage
classifications U طبقه بندی پیام
helio U ایینه مخابره پیام
synchronizing signal U پیام همزمان ساز
tape copy U پیام نوار شده
radio U پیام رادیویی فرستادن
radioed U پیام رادیویی فرستادن
message switching center U مرکز گزینش پیام
originators U اقدام کننده پیام
radioing U پیام رادیویی فرستادن
radios U پیام رادیویی فرستادن
originators U صادر کننده پیام
wronging U پیام غلط است
transmission security U تامین ارسال پیام
wrong U پیام صحیح نیست
drafter U انشا کننده پیام
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
delivery groups U گروه معروف پیام
burst gate U لامپ پیام گذار
carrier chrominance signal U پیام رنگ تابی
carrier color signal U پیام رنگ تابی
carrier color signal U پیام رنگی حامل
composite television signal U پیام مرکب تلویزیونی
chrominance signal U پیام رنگ تابی
cipher text U متن پیام رمز
composite color signal U پیام رنگی مرکب
color difference signal U پیام اختلاف رنگ
radiograms U مخابره پیام با بی سیم
radiogram U مخابره پیام با بی سیم
decode U کشف کردن پیام
decoded U کشف کردن پیام
decodes U کشف کردن پیام
encode U رمز کردن پیام
encodes U رمز کردن پیام
eom U انتهای پیام essage
wrong U پیام غلط است
wronging U پیام صحیح نیست
wrongs U پیام صحیح نیست
wrongs U پیام غلط است
enciphere U رمز کردن پیام
signal electrode U الکترد پیام ساز
color gate U دریچه پیام رنگی
receipt U رسید پیام دریافت شد
dispatched U عزیمت فرستادن پیام
deciphered U ماشین کشف پیام
trafficked U داده پیام دریافتی
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
radiographic U پیام رادیوتلگرافی فرستادن
signaled U ارسال پیام به کامپیوتر
deciphers U ماشین کشف پیام
dispatch U عزیمت فرستادن پیام
signalled U ارسال پیام به کامپیوتر
multiple address message U پیام چند ادرسه
release U اجازه ارسال پیام
released U اجازه ارسال پیام
releases U اجازه ارسال پیام
Recent search history Forum search
1addressed recipient
1I will take a loot tonight.
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
1scrambling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com